جدول جو
جدول جو

معنی روان بخشیدن - جستجوی لغت در جدول جو

روان بخشیدن
(تَ نَطْ طُ کَ دَ)
جان بخشیدن. روح دادن. زنده کردن. احیاء. رجوع به روان بخش و روان بخشی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روان بخشی
تصویر روان بخشی
روح بخشی، جان بخشی، برای مثال از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز / زان که در روح فزایی چو لبت ماهر نیست (حافظ - ۱۵۸)
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بَ تَ)
روایی دادن. رجوع به روایی و روایی دادن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ نَ /نِ زَ دَ)
زنده کردن. روح دادن. رجوع به روح شود
لغت نامه دهخدا
(رَ وامْ بَ)
جان بخشی. روح بخشی:
از روان بخشی عیسی نزنم دم هرگز
زانکه در روح فزایی چو لبت ماهر نیست.
حافظ.
و رجوع به روان بخش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از وا بخشیدن
تصویر وا بخشیدن
تقسیم کردن توزیع کردن، یا با هم وابخشیدن، مقاسمه
فرهنگ لغت هوشیار